بسم اله الرحمن الرحیم- خاطره دوم- بچه ها بخوبی شهربانی را میشناختند تعداد زیادی از بچه هی جنوب شیراز که به خاطر چاقوکشی .مواد مخدر به زندان رفته بودند بخوبی از اوضاع شهربانی اگاه بودند وتوبه کرده بودند وسرباز امام الخمینی رحمتالله علیه شده بودند وتحت ریش سفیدان محل کار میکردند البته کار اصلی انها برای من مشخص نشد ولی میدانستم با موتور به سمت باغات شیراز میرفتند وشهربانی رد انها را گرفته بود وبه نزد فرمانده پلیس رفته بودند وگفته بودند ما سربازان امام الخمینی رحمتالله هستیم کار به کار ما نداشته باشید وماهم کار بکار شما نداریم وچناچه من را پر پر کنید ماهم شمارا تو.سط اسلحه خفه کن وسط خیابان پرکنده میکنیم شهربانی افراد کادراش که بسیار مایل بودند به سمت شهر تغیر مکان بدهند تعداد کمی را منتقل کرد وبهانه نداشتن پول مطرح کردزیرا موتور حرکت در جنوب بود البتهتعدادانگشت شکاری خانه های شمالی خودرا به یک دژ تبیدل کرده بودن که چناچه تظاهرات به خیابان انها برسد وپلیس تیراندازی کند انها هم تیر اندازی کنند وتمهیدات خاصی درنظر گرفته بودند ریس های جنوب به منزل افراد شهربانی میرفتند وبه انها دلداری میدادند که امام شما راازخود میداند وما هم شمارا ازخود میدانیم ما شمارا بزرگ کردهایم چناچنه بر فرض امام دستور کشتن میداد ما ایشان را متفاعد میکردیم که گذشت داشته باشند ویک بلوف میزدند که چهل نفر کلت دار اطراف منزل تواست کشتن تو بسیار کار اسانی است ولی به ما اعتمادکند و خانه های که اطراف منزل انها ساخته میشد این داش ها مقاطعه کاری میکردند که نگهبانی بدهند وبیشتر این افراد درکارهای بنائی سررشته داشتند ودرانجا اسلحه را پنهان کرده بودند وهمین طور اعلامیه هارا وتعدا زیادی خانه رابرای ساخت ویا تعمیر دراختیار داشتندجریانات خاص خوداش رادارد ولی بیشتر اقدامات توسط افراد خارج از شیراز بود ساواک هم تا حدودی زیادی شناخته شده بود وبا مراقبات زیاداطلاعاتی زیادی بدست میامد زیرا مداوم بچه به زندان میافتادند واززندان اطلاعات زیادی بدست میامد وفقط فرمانداری نظامی شناخته شده نبود وتصور میکردند انها هم در سطح شهربانی اقدامتی دارند که نداشتند لذا تصمیم گرفته شده بود کهازانها گروگان بگیرنند در اوائل گروگان گیری یکی از اهداف درجه اول بود که پس از پیروزی انها را ازاد کنند ولی بیانات ام رحمت الله علیه طرح متوقف شد- لذا طرح بصورت گروگان گرفتن موقت برای کشف میزان اطلاعات ونوع عمکردهای خاص به تصویب رسید لذا یکی از بچه کهئ عموی اش درسعادت شهر زندگانی میکرد ودریکی ازدهات اطراف انجا ملک داشت به ایشان گفته شد پلاک ماشین تویوتا خودرا برای بچه ها به فرستد وبه شهربانی محل گزارش دهد که انرا دزدیددهاند ویک ماشین پیکان را رنگ یک شرکت اژانس زدند وهمان شماره را به ان چسباندند نزدیک ساعت حکوکت نظامی یک نفر جلو وسه نفر عقب ماشین بودند نزدیک در ستاد ارتش یکی پیاده میشود ویک گروهبان طالب بوده است سوار شوند انها میگویندما ول میرویم دریک کوچه فرعی باغات شیراز ویک بسته میگیریم وبعد دراختیارشما هستیم گروهبان قبول میکند- ادامه دارد